زیارت
کورش جونم چه خبرا؟ الان عزیزدلم داره یه خواب حسابی میکنه ای جانم عشقم دیروز عصر که بابا محمد داشت میرفت بیرون گفت میای امشب بریم مشهد اردهال منم قبول کردم بعد به مامان لیدا گفتم اونم گفت ماهم میایم دیگه ساعت ٩ بود من وشما وبابا محمد و مامان لیدا وبابایی و مهتا حرکت کردیم شما هم تو ماشین خوابت برد تا رسیدیم بیدارشدی هوا خنک بود حالا میخواستی اب بازی کنی همه لباست خیس کنی دیگه با بابا محمد رفتی زیارت بعد اومدی پیش من تو زیارت همه چادر مشکی بودن کمی ترسیدی از من جدا نمیشدی اخه از اول تا حالا به چادر مشکی عکس العمل نشون میدی خلاصه بعد از زیارت رفتیم تو پارک نزدیک زیارت نشستیم وشام خوردیم مامان لیدا کتلت و کوکو اورده بود با مخلفاتش ...
نویسنده :
مامان منا
19:21